چال شاهین کهگیلویهوبویراحمد محروم از راه ارتباطی مناسب
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۶۴۴۸۹
اهالی روستای چال شاهین از توابع بخش لوداب در کهگیلویهوبویراحمد از مشکلات جاده روستایی خود گلایهمند هستند و خواستار تحقق وعدههای مسئولان برای حل مشکل این مسیر ارتباطی شدند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از صبح زاگرس راه روستایی از مهمترین خدمات زیربنایی است که نقش و جایگاه ویژه ای در توسعه اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی مناطق روستایی دارد به طوری که از آن به عنوان شریان حیاتی هر منطقه یاد میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توسعه راههای روستایی سبب دسترسی آسانتر آنها به بخشها و شهرهای میشود و آنها میتوانند با صرف کمترین زمان نیازهای درمانی، کالایی و همچنین رفت و آمدی بیخطر را با وجود این جادهها داشته باشند.
استان کهگیلویه وبویراحمد هرچند استانی کوهستانی و سخت گذر است اما از ابتدای انقلاب تا امروز شاهد رشد و توسعه جاده های روستایی در دورترین مناطق محروم بوده است و شاخص های توسعه یافتگی یعنی توسعه زیرساخت ها در استان کهگیویه وبویراحمد در مناطق روستایی با وجود راه ها گسترش داشته است.
با همه تلاش های صورت گرفته اما همچنان راه های روستایی در حوزه لکه گیری، آسفالت، بهسازی، زیرسازی نیازمند توجه هستند به گونه ای که اگر حدود 4 هزار کیلومتر راه روستایی وجود داشته باشد بیش از 2 هزار کیلومتر آنها خاکی هستند.
ساکنان روستا در نبود جاده های مناسب با مشکلات مختلفی مواجه هستند که می توان به سخت گذر بودن مسیر برای تردد به شهرها، مسدود شدن در فصول مختلف سال اشاره کرد.
یکی از روستاهایی که در سالیان مختلف به دلیل نداشتن جاده مناسب با مشکلات مختلفی مواجه بوده است روستای چال شاهین در بخش لوداب است.
جاده این روستا به طول ۷ کیلومتر به صورت خاکی است و به دلیل صعب العبور بودن، کوهستانی و برف گیر بودن راه ارتباطی این روستا، خدمات دهی را سخت تر و کندتر کرده است.
در همین رابطه ساکنان روستا در گفتوگو با صبح زاگرس عنوان کردند: با بارش اولین باران راه روستا مسدود می شود و تردد در این مسیر سخت و دشوار است.
اهالی روستا با بیان اینکه در مواقعی که جاده مسدود است دسترسی برای امورات درمانی به حداقل می رسد، ادامه دادند: برای عبور از مسیر این روستا باید با خودروهای کمک دار و ماشین های سنگین عبور کرد اما در فصل بارش همین تردد امکان پذیر نیست.
روستاییان چال شاهین به وعده های مختلف برای بهسازی و زیرسازی این روستا اشاره کرده و ادامه دادند: در طی سالیان مختلف مسئولان از بهسازی و زیرسازی جاده روستا برای دسترسی آسانتر به بخش لوداب خبر دادند اما از آن زمان تا امروز اهالی این روستا با مشکل نبود جاده مناسب روستایی مواجه هستند و وعده ها نتوانسته است مشکلات مردم را حل کند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: چال شاهین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۶۴۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ دهه خدمت در مناطق محروم / بازنشستگی که خوشایند نیست
زوج معلم بجنوردی که ۲۹ سال است در نقاط محروم مرزی خدمت میکنند تا چند ماه دیگر بازنشسته میشوند؛ حضور سه دهه در روستا و خاطرات آن، این زوج را با زندگی شهری غریبه کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، معلم واژهای که هرکس میشنود حس امنیت و اعتماد سرتاپای وجودش را فرامیگیرد و با به یادآوردن مهربانی و تلاشهای آنها اشک از چشمان انسان فرو میریزد.
معلمی شغلی متفاوت است که انتخابش میتواند سبک و نحوه زندگی یک فرد را برای تمام عمر تغییر دهد؛ از ارتباط گسترده با دانشآموزان و والدینشان تا ماندن در جادههای پر از برف روستایی برای رسیدن به مدرسه، اینها خاطراتی هستند که برای معلمهای فداکار ثبت میشود.
به مناسبت روز معلم به سراغ یک زوج خستگیناپذیر فرهنگی رفتیم؛ خانم و آقای رضایی، معلمان با تجربهای که ۲۹ سال است در مناطق محروم و مرزی خراسانشمالی خدمت میکنند و تمام سختیهای آن را به جان خریدهاند.
آنها با روستاهای محروم و دانشآموزانش رفاقتی به درازای یک عمر دارند، رفاقتی که ثمره حضور و اقامتشان در روستا است؛ سی سال زندگی در روستا این زوج معلم را با شهر غریبه کرده است، دیگر حتی بعد از بازنشستگی نیز تمایلی برای زندگی در شهر ندارند.
خانم رضایی میگوید صفا، صمیمیت و سادگی مردم روستا حالمان را خوب میکند، او ترجیح میدهد با مردم و دانشآموزانی زندگی کند که معمولاً معلمها تمایل به ماندن در آنجا ندارند؛ معلمهای جوان هنوز مهر ابلاغشان خشک نشده، سودای رفتن به مناطق مرفه را در سر میپروانند.
۳۰ سال خدمت با یک روز غیبتآقای رضایی و همسرش از سال ۱۳۷۲ از طریق نهضت سوادآموزی، معلمی را شروع کردند و بعد هم معلم رسمی آموزشوپرورش شدند؛ تمام دوران خدمت را با یکدیگر و در یک مدرسه بودهاند، آقای رضایی چند سالی مدیر مدرسه شد، اما همسرش هیچگاه حلاوت کلاسداری را با میز مدیریت عوض نکرده است.
آنها میگویند ما با سیاست و اینکه چه کسی میآید و چه کسی میرود کار نداریم، ما معلم هستیم و تلاش داریم وظیفه اصلیمان را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم.
زن و شوهر گزارش ما، معلمی را شغلی منحصر به فرد میدانند که تفاوتی فاحش با دیگر مشاغل دارد، یک معلم به عنوان الگو و نمونه انسان کامل در پیش چشمان دانشآموزان به نظر میآید و همین مسئولیتش را دوچندان میکند.
خانمرضایی خاطرات زیادی از سالهای ابتدایی معلمی دارد، او میگوید: تا چند سال بعد از شروع به کار معلمی هیچ وسیلهای نداشتیم و بارها در میان برف و باران مجبور شدیم پیاده مسیرها را طی کنیم.
آنها هیچگاه دیر به مدرسه نمیرسند، زیرا با خود عهد بستهاند که هر هفته بعدازظهر جمعه به سمت روستا حرکت و هفته جدید را با طراوت و شادابی و به دور از خستگی شروع کنند.
خانمرضایی در مدت طولانی معلمیاش فقط یک روز غیبت در پرونده کاریاش به ثبت رسانده و باقی ایام همواره و با شوق، عمرش را صرف دانشآموزانش کرده است.
شیرینترین لحظات این زوج معلم زمانی است که دانشآموزان خود را در جایگاههای خوب و متعارف ببینند، بسیاری از کسانی که تا چند سال پیش در کلاسهای آنها مینشستند، امروز معلمانی هستند که راه استاد را در مسیر زیبای تربیت ادامه میدهند.
آنها میگویند اکنون دانشآموزان گذشته ما همچون پدر و مادر برایمان احترام قائلند و هنوز رابطه گرم و صمیمی گذشتهمان را داریم.
خانم رضایی در این ۳۰ سالی که معلم بوده، کلاس اول را بیشتر از همه پایهها تجربه کرده است؛ او ۲۲ سال از عمرش را با نونهالانی گذرانده است که به گفته خودش از باسواد کردن آنها حسی سرشار از لذت میگیرد که برایش قابل توصیف نیست.
آنها ۱۲ سال است که به روستای سوخسوی انقلاب در بخش غلامان آمدهاند و دیگر با دانشآموزان و اهالی آنجا همانند یک خانواده شدهاند. از گشتوگذارهایی که بعدازظهرها با دانشآموزانشان دارند تا رفتن به عروسیها و مراسم شاگردان، شیرینی و حلاوت معلمی را برای آنها دو چندان کردهاست.
خانم رضایی معتقداست حقوق معلمان کم اما با برکت است، او میگوید هیچکس نباید معلمی را به خاطر مسائل مالی انتخاب کند زیرا بیشترین آسیب را میبیند؛ آقای رضایی نیز باورش همین است و حقوق معلمها را متناسب با سختی کارهایشان نمیداند.
آنها چند ماه دیگر بازنشسته میشوند و این موضوع اصلاً برایشان خوشایند نیست؛ خانم رضایی بیشترین نگرانیاش از این است که باقی معلمان مثل آنها برای بچهها و اهالی روستا وقت نگذارند.